محمدجواد رضائی

رواق؛ جستارهایی در باب اقتصاد، فلسفه و سیاست

محمدجواد رضائی

رواق؛ جستارهایی در باب اقتصاد، فلسفه و سیاست

سایت شخصی محمدجواد رضائی

سرگرمی های بیهوده و بی تفاوتی

سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۷ ق.ظ

حدود دو هفته پیش به همراهی گروهی از دوستان در برنامه ‏ای جمعی شرکت کردیم. یکی از بخش‏ های این برنامه که از پیش هماهنگ شده بود، حضور در پارک دلفین ‏ها و مشاهده برنامه تدارک دیده شده توسط مربیان دلفین ‏ها و شیرهای دریایی بود. در چنین برنامه‏ هایی مشاهده تقلید برخی اعمال انسانی توسط این حیوانات، جالب به نظر می‏رسد؛ حتی ما متمایل بر این باوریم که گویی «کف زدن» یا «انجام حرکات موزون توسط دلفین» نشان از لذت یا شعف آن‏ هاست.

اما اگر به این باوری که خود را در قلب ما جای کرده با تأمل بیشتری بنگریم، به عبث بودن این قبیل بازی‏ ها پی می‏بریم. به نظر می ‏رسد تفاوت چندانی میان تماشاچیان پارک دلفین ‏ها و تماشاگران جنگ‌های میان برده‏ ها در روم باستان نیست؛ به جان هم انداختن خروس ها و جدیداً سگ‏ ها نیز از همین قبیل است. شاید مهم‌ترین تفاوت در نوع بازیکنانِ مورد مشاهده باشد؛ در یکی انسان و در دیگری حیوان؛ اما اشتراک مهم این دو، فراهم آمدن بستری برای لذت بردن تماشاچیان و سرگرم شدن ایشان است. به‌واقع آیا تفاوتی میان خنده‏ ها و شادی این دو نوع تماشاچی وجود دارد؟

اگر هم کمی بیشتر تأمل کرده و سعی کنیم به میراث ادبی و دینی خویش رجوع کنیم، شرکت در/راه ‏اندازی چنین برنامه‏ هایی با دشواری‏ های بیشتری مواجه می ‏شود. اساساً از نظر عرفِ دین‌دار یا اخلاق ‏مدار، آیا انسان اجازه غوطه ‏ور شدن در لذت‏ های سرگرم‏ کننده ‏ای چون این موارد را دارد؟ اساساً انسان‏های طالب تعالی، در هر سطحی که هستند، زمانی برای گذراندنِ وقت خویش در چنین محفل‏ هایی دارند؟ آیا انسان از حق دستاویز نمودن حیوانات، به معنای مذکور، برخوردار است؟ آیا اینکه «در روایات ائمه ع سفری که صرفاً به قصد شکار حیوان باشد، سفری مذموم بوده و نماز چنین فردی کامل است»، الهام بخش چیزی برای ما نیست؟ چرا باید طرفداران فقه پویا، با هر تلقی که از آن وجود دارد، از موضع ابراز فتوا یا حکم در چنین مسائلی برنیایند؟ آیا ترویج چنین برنامه‏ هایی با چارچوب‏ های اخلاقی یا شرعی سازگار است؟

به نظر می ‏رسد افزون بر مشکلات پیشین، اثر قابل توجه شرکت در چنین محفل ‏هایی، تقویت روحیه تسلط گرایی نسبت به «طبیعت» و حتی «هر چیز غیرخودمان» باشد. اگر «من» نقطۀ پرگار آفرینش باشم، هر چیز دیگری باید به تناسب رابطه‏ اش با لذتِ «من» تفسیر و تحلیل شود. اگر «من» تعیین ‏کنندۀ خوبی و بدی باشد، هر چیزی می‌تواند و البته باید در خدمت تمایلات «من» باشد؛ خواه گلادیاتورها در روم باستان و خواه حیوانان مسخر شده در سیرک‏ ها.

در نهایت آن‏که باید از غلبه یافتن تعداد انسان ‏هایی که بخشی از زمان خود را صَرف چنین شادی‏ هایی می‏کنند ترسید؛ چه آنکه محتملاً مستعد بی‏ تفاوتی ‏های غیراخلاقی یا رفتارهای غیراخلاقی هستند؛ و البته باید به فکر کودکان معصومی که در چنین محیط ‏هایی رشد می ‏کنند نیز بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۳۰

نظرات  (۱)

۰۴ دی ۹۵ ، ۰۹:۱۷ سیدحمید مشتاقی نیا
سلام جالب بود
اصل غفلت، هدفی کاذب برای دوری از فطرت ها و حاکیمت غرایز است ما از همین ناحیه به خود ضربه می زنیم. نگاه شما به شادی های کاذب، خوب و ظریف بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">