حدود دو هفته پیش به همراهی گروهی از دوستان در برنامه ای جمعی شرکت کردیم. یکی از بخش های این برنامه که از پیش هماهنگ شده بود، حضور در پارک دلفین ها و مشاهده برنامه تدارک دیده شده توسط مربیان دلفین ها و شیرهای دریایی بود. در چنین برنامه هایی مشاهده تقلید برخی اعمال انسانی توسط این حیوانات، جالب به نظر میرسد؛ حتی ما متمایل بر این باوریم که گویی «کف زدن» یا «انجام حرکات موزون توسط دلفین» نشان از لذت یا شعف آن هاست.
اما اگر به این باوری که خود را در قلب ما جای کرده با تأمل بیشتری بنگریم، به عبث بودن این قبیل بازی ها پی میبریم. به نظر می رسد تفاوت چندانی میان تماشاچیان پارک دلفین ها و تماشاگران جنگهای میان برده ها در روم باستان نیست؛ به جان هم انداختن خروس ها و جدیداً سگ ها نیز از همین قبیل است. شاید مهمترین تفاوت در نوع بازیکنانِ مورد مشاهده باشد؛ در یکی انسان و در دیگری حیوان؛ اما اشتراک مهم این دو، فراهم آمدن بستری برای لذت بردن تماشاچیان و سرگرم شدن ایشان است. بهواقع آیا تفاوتی میان خنده ها و شادی این دو نوع تماشاچی وجود دارد؟
اگر هم کمی بیشتر تأمل کرده و سعی کنیم به میراث ادبی و دینی خویش رجوع کنیم، شرکت در/راه اندازی چنین برنامه هایی با دشواری های بیشتری مواجه می شود. اساساً از نظر عرفِ دیندار یا اخلاق مدار، آیا انسان اجازه غوطه ور شدن در لذت های سرگرم کننده ای چون این موارد را دارد؟ اساساً انسانهای طالب تعالی، در هر سطحی که هستند، زمانی برای گذراندنِ وقت خویش در چنین محفل هایی دارند؟ آیا انسان از حق دستاویز نمودن حیوانات، به معنای مذکور، برخوردار است؟ آیا اینکه «در روایات ائمه ع سفری که صرفاً به قصد شکار حیوان باشد، سفری مذموم بوده و نماز چنین فردی کامل است»، الهام بخش چیزی برای ما نیست؟ چرا باید طرفداران فقه پویا، با هر تلقی که از آن وجود دارد، از موضع ابراز فتوا یا حکم در چنین مسائلی برنیایند؟ آیا ترویج چنین برنامه هایی با چارچوب های اخلاقی یا شرعی سازگار است؟
به نظر می رسد افزون بر مشکلات پیشین، اثر قابل توجه شرکت در چنین محفل هایی، تقویت روحیه تسلط گرایی نسبت به «طبیعت» و حتی «هر چیز غیرخودمان» باشد. اگر «من» نقطۀ پرگار آفرینش باشم، هر چیز دیگری باید به تناسب رابطه اش با لذتِ «من» تفسیر و تحلیل شود. اگر «من» تعیین کنندۀ خوبی و بدی باشد، هر چیزی میتواند و البته باید در خدمت تمایلات «من» باشد؛ خواه گلادیاتورها در روم باستان و خواه حیوانان مسخر شده در سیرک ها.
در نهایت آنکه باید از غلبه یافتن تعداد انسان هایی که بخشی از زمان خود را صَرف چنین شادی هایی میکنند ترسید؛ چه آنکه محتملاً مستعد بی تفاوتی های غیراخلاقی یا رفتارهای غیراخلاقی هستند؛ و البته باید به فکر کودکان معصومی که در چنین محیط هایی رشد می کنند نیز بود.