محمدجواد رضائی

رواق؛ جستارهایی در باب اقتصاد، فلسفه و سیاست

محمدجواد رضائی

رواق؛ جستارهایی در باب اقتصاد، فلسفه و سیاست

سایت شخصی محمدجواد رضائی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظریه بازی‏ها» ثبت شده است

در اخبار آمده بوده که نیکی هیلی، نماینده ایالات‌متحده در سازمان ملل، عنوان کرده منع جهانی استفاده از تسلیحات هسته‌ای واقع بینانه نبوده و اساساً محروم کردن خود از این تسلیحات پاسخگوی تأمین امنیت شهروندان کشورهای صلح طلب نیست. این اظهارنظر، مرا به یاد یادداشتی انداخت که مدت‏ها پیش قصد نگارش آن را داشتم.

«برای آنکه نبردی در نگیرد، شمشیرها باید به وجود خود ادامه دهند و ملت‌ها باید به یادگیری جنگ ادامه دهند (آومن، 2005).» 

 در ادبیات مربوط به شیوه مواجههٔ حکومت‌ها یا دولت‌ها با یکدیگر، گاهی از اصطلاحاتی چون «جنگ (War)» یا «تقابل» بهره برده می‌شود؛ «جنگ اقتصادی»، «شبیخون فرهنگی» و «تقابل نظامی» مواردی از این دست‌اند که البته مدت زمان زیادی است که به‌نوعی از برخی تریبون‌های رسمی کشور این اصطلاحات شنیده می‌شود.* در مقابل افرادی که این استعاره و مفاهیم همسایهٔ آن مورد پذیرششان است، کارگزاران، کارشناسان و اساتیدی هستند که در بادی امر با این چارچوب مشاهدتی به دنیای پیرامون موافقت ندارد؛ از نظر این دسته ما نباید بر استعاره «جنگ» که بر مفاهیمی چون «مدارا»، «همزیستی» یا «همکاری (Cooperation)» تأکید کنیم. محتملاً از این منظر، بهره‌گیری از واژه «جنگ» و مشتقاتش موجب شکل‌گیری نوعی دشمنی در اذهان طرفین شده و راه گفتگو یا بهره‌گیری از مزایای تبادلات مختلف را سد می‌کند. در این مجال در پی آن نیستیم که میان استفاده از مفهوم «جنگ» با همان تلقی منفی از آن و استعاره «همکاری» با همان تلقی مثبت از آن دست به قضاوتی نهایی بزنیم اما تلاش خواهد شد از منظری اقتصادی به داوری میان این دو بپردازیم.

برای روشن‌تر شدن بحث مناسب آن است که راجع به شیوهٔ تحلیل متعارف در علم اقتصاد از بروز «همکاری» میان عوامل اقتصادی اندکی تأمل کنیم. از نظر علم اقتصاد برای فهم انتخاب‌های افراد و همچنین دولت‌ها و حکومت‌ها، باید درک درستی از انگیزه‌ها و اهداف ایشان داشته باشیم. با توجه به وجود ویژگی مهم «محدودیت» در دنیای پیرامون، با پدیده «تعارض منافع (Conflict of Interest)» مواجه هستیم. یک انسان معمولاً در پی برخورداری حداکثری از امکانات و مواهب موجود در دنیا برای خویشتن است. هنگامی‌که پای فرد دیگری در اجتماع باز می‌شود این تمایل در قالب «تعارض منافع» خود را نشان می‌دهد. بسیاری از موضوعات و مسائل اقتصادی ریشه در «تعارض منافع» دارد؛ اینکه «چگونه باید نسبت به تسهیلات اعطایی بانک‌ها موضع‌گیری کنیم؟» یا اینکه «در قانون کار جانب کدام‌یک از کارگر یا کارفرما گرفته شود؟»، اینکه «توزیع درآمدهای حاصل از فروش نفت خام چگونه توزیع شود؟» یا اینکه «سیاست‌گذاری عمومی در عرصهٔ واردات و صادرات چگونه تنظیم شود؟»، اینکه «برای توزیع آب یک رودخانه میان ذینفعان از چه نظامی بهره بریم؟» یا اینکه «از میان پروژه‌های مختلف و ممکن عمرانی یا ملی کدام را برای اجرا، انتخاب کنیم؟» همه و همه ناظر به موضوع «تعارض منافع» است. از این منظر تفاوتی میان انتخاب‌های پیش‌روی «افراد»، «بنگاه‌ها» و «دولت‌ها» وجود ندارد. ویژگی مهمی که منجر به ایجاد ارتباط-از هر نوع آن- میان این عوامل اقتصادی می‌شود، وجود «محدودیت منابع و مواهب» و درعین‌حال وجود «تعارض منافع» است. بر این اساس به راحتی می‌توان اساس انواع تعاملات اقتصادی را نوعی «جنگ» دانست؛ جنگی برای مواجهه با تعارض منافع به منظور کسب حداکثر منافع.

بنابر تحلیل اقتصادی هر جا که با پدیده‌هایی چون «همکاری»، «هماهنگی»، «مدارا»، «بازی‌های برد-برد» یا حتی «نوع‏دوستی» مواجه می‌شویم، اساساً با «تعارض منافع» یا «جنگ اقتصادی» مواجهیم. «همکاری» ظاهر خوشایندی است که زیربنای آن «تعارض منافع» است. تقسیم کار روبنایی است که زیربنای آن «تعارض منافع» است. بر اساس این تحلیل، دنیای پیرامون ما دنیای «تعارض منافع» است و این ما هستیم که بر اساس «اهداف خویش»، «میزان همکاری» یا «شیوۀ مواجهۀ عقلائی» خویش با دیگران را تعیین می‏کنیم.

هرچند به نظر می‌رسد آشنایی با ادبیات مطالعات اقتصادی روشنگر وجود چنین منطقی در تحلیل پدیده‌های اقتصادی و فراتر از آن در انواع سیاست‌گذاری‌ها و توصیه‏های اقتصادی است اما به عنوان یک شاهد مثال، با استفاده از حوزه مطالعاتی «نظریه بازی‌ها (Game Theory)»، به تبیین بیشتر این منطق می‏پردازیم. بنابر منطق «نظریه بازی‏ها»، عوامل اقتصادی عقلایی برای مواجهه با پدیدۀ «تعارض منافع» دست به گزینش استراتژی‌هایی می‌زنند؛ اگر میزان تعارض منافع چندان شدید نباشد، احتمال بروز پدیدۀ «همکاری» بالاتر خواهد بود. بر این اساس عوامل اقتصادی از منافع حاصل از تعاملات حداکثر استفاده را می‏برند. اگر میزان تعارض منافع بالا باشد طبیعی خواهد بود که با نوعی دیگر از تعامل مواجه باشیم؛ ممکن است موقعیت تعادلی در این وضعیت، موجب ایجاد ضررهایی برای طرفین نیز گردد، اما آنچه مهم است، انتخاب عقلائی هر یک از این عوامل است.

بیان بسیار ساده و درعین‌حال نافذ یکی از پیشگامان نظریه بازی‌ها به خوبی نشان‌دهندۀ این چارچوب تحلیلی و دلالت‏های آن است. آومن، یکی از برندگان جایزه یادبود نوبل اقتصاد در سال 2005، در نطق نوبل خویش اعلام می‏کند که برای دستیابی به صلح، باید جهت تلاش‌هایمان را در مقایسه با تلقیات و تلاش‏های موجود تغییر دهیم. به بیان وی، برای دستیابی به موقعیت‌های صلح‌آمیز در جهان نیازمند اقداماتی چون حذف ابزارهای تجاوز و تعدی نیستیم؛ اتفاقاً اتکای بازیکنان به ابزارهای تهاجمی موجب پیدایش صلح خواهد بود؛ این وجود تعادل میان ابزارهای تهاجمیِ بازیکنان است که همکاری و صلح را موجب می‌شود. در بسیاری از موقعیت‌های تعاملی یک «تهدید باورپذیر (Credible threat)» مبنای به وجود آمدن «همکاری» میان عوامل اقتصادی است.** نبود «تهدید باورپذیر» از سوی یک بازیکن، می‌توانند به شدت بر موقعیت تعادلی به وجود آمده تأثیرگذار باشد؛ به این معنا که شرایط برای بازیکن مزبور بسیار زیان‌بخش باشد. به بیان آومن، این صلح طلب بودن ایالات‌متحده و شوروی نبود که جنگ هسته‌ای برپا نشد بلکه پرواز ۲۴ ساعته بمب‏افکن‏های هسته‏ای در 24 ساعت روز و 365 روز سال بود که مانع جنگ هسته‏ای شد. اینجاست که معنای تغییر جهت تلاش برای رسیدن به «دنیای صلح‌آمیز» و «تعاملات همکارانه» روشن می‏شود. تلاش برای برخورداری از تمام عوامل قدرت از جمله تهدید‏های باورپذیر.

بر این اساس، پیشنهاد آن خواهد بود که اگر باور نداریم انسان‌ها در مواجههٔ معمول خویش پیگیر منافع شخصی نیستند، لااقل باور کنیم که در مواجههٔ میان ایران و ایالات‌متحده واقعاً تعارض منافع وجود دارد؛ واقعاً دستیابی به خواسته‌های ایران به معنای ایجاد ضرر هنگفت برای ایالات‌متحده است و البته برعکس. در چنین موقعیتی توصیه نخست ایجاد اتحاد نظر میان طیف‌های مختلف سیاسی، اجرایی، علمی و ... در کشور است. هم‌نظری نسبت به این باور که در بسیاری از موقعیت‌های تعاملی میان ملت خویش و سایر ملل و دول، ناگزیر از رویارویی یا پدیدهٔ «تعارض منافع» هستیم. برای تحلیل دقیق و دستیابی به نظر مشترک ملی، تلاش برای نیت‌خوانی انگیزه‌ها و اهداف طرف مقابل لازم است. می‌توان با اتکا به مشاهدات و مستندات مواجهه‌های پیشین ایالات‌متحده با ایران، عرصهٔ تعامل را برای اذهان مردم خود آگاه نمود. واضح است که در کنار پیدایش چنین وحدت نظری، نباید از ابزارهایی که برای ما «تهدیدهای باورپذیر» نسبت به همهٔ بازیگران اقتصادی و سیاسی دنیا فراهم می‌کند، دست برداریم. از دست دادن ابزارهای مربوط به «تهدید باورپذیر» معنایی جز تدارک دیدن وضعیتی بد برای ملت نخواهد بود. اینجاست که باید به ساده و بلاهت آمیز بودن برخی تصورات همچون «پیوستن بی‌هزینه به جریان جهانی»، «همکاری با قدرت‌های بزرگ اقتصادی» یا پیوستن به جریان «تقسیم وظایف بین‌المللی» برای بهبود اوضاع حکم نمود.

شایان ذکر است که هرچند نگریستن از این زاویۀ تحلیلی به مقولۀ تعامل، موافقان و مخالفانی دارد اما حداقل آن‏ها که مدافع تمسک به تحلیل‏های مبتنی بر نظریات علمی و اصطلاحاً دستاوردهای تجربۀ بشری هستند، نمی‏توانند نسبت به مطالب پیش‏گفته موضع صد در صد مخالف داشته باشند.*** کوتاه سخن آنکه براساس همین مبنا، بدون انگ «توهم توطئه» باید در پی «تفهّم مقولۀ تعارض منافع» باشیم.****

پی نوشت: رابرت آومن در سال 2012 نیز مضمون سخنرانی نطق نوبل خویش که در سال 2005 با عنوان «جنگ و صلح» ارائه کرده بود، در دانشگاه عبری اورشلیم ارائه نمود. برای مشاهدۀ این سخنرانی به اینجا مراجعه کنید. مثال تاریخی و جالب وی برای تأیید ایده اش، پاکس رومانا (صلح در دوره 238 ساله سلطۀ رومیان) است؛ درس مهم در اینجا آن است که «If You Want Peac, Prepare for War».


*. بر اساس همین استعاره است که مفاهیمی چون «قرارگاه اقتصادی»، «ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی» یا به‌نوعی «پدافند اقتصادی» جان‌یافته و بر اساسشان ترتیباتی سامان‌یافته است.

**. منطق تحلیل اقتصادی حکم می‏کند که حتی نوعدوستی نیز بر اساس «خوددوستی» تحلیل شود. در همین نطق، آومن اشاره دارد که «نظریۀ بازی‏های تکراری» توانایی تحلیل پدیده‏هایی چون «نوعدوستی»، «همکاری»، «اعتماد» یا «انتقام» براساس پارادایم حداکثرسازی مطلوبیت شخصی را دارد.

***. نویسندۀ محترم کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» چندین بار در کتاب تصریح نموده‏اند که تبیین‏هایشان مبتنی بر نظریۀ بازی‏هاست و نه تئوری توطئه.

****. دلالت واقعی دانستن تعارض منافع و توجه به تهدیدهای باورپذیر به نوعی در اینجا آشکار است: «اینکه بعضی‌ها بیایند بگویند «فردای دنیا، فردای مذاکره است، فردای موشک نیست»، این حرف اگر از روی ناآگاهی گفته شده باشد، خب ناآگاهی است، اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است. چطور [چنین چیزی] ممکن است؟ اگرچنانچه نظام جمهوری اسلامی دنبال علم برود، دنبال فنّاوری برود، دنبال مذاکره‌ی سیاسی برود، دنبال کارهای گوناگون تجاری و اقتصادی برود -که همه‌ی اینها لازم است- امّا قدرت دفاعی نداشته باشد، توانایی دفاع کردن نداشته باشد، هر بی‌سَروپایی و [هر] دولت فزرتی کذائی‌ای او را تهدید میکند که اگر فلان کار را نکردید، ما موشک میزنیم؛ خب اگر شما امکان دفاع نداشته باشید، مجبورید عقب‌نشینی کنید. ... امروز هم بعضی‌ها همین آهنگ را پیش گرفته‌اند که موشک چیست، موشک میخواهیم چه کار کنیم، روزگار روزگار موشک نیست! پس روزگارِ چیست آقا؟ (1395)»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۵۶
محمدجواد رضائی

هارت و هولمسترومThe Royal Swedish Academy of Sciences has decided to award the Sveriges Riksbank Prize in Economic Sciences in Memory of Alfred Nobel 2016 to Oliver Hart and Bengt Holmström “for their contributions to contract theory”

جایزه یادبود نوبل اقتصاد امسال به حوزه اقتصاد خرد، نظریه بازی ها و نظریه قرارداد اعطا شد. از اینجا می توانید توضیحاتی کلی راجع به نظریه قرارداد را دریافت دارید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۱:۳۵
محمدجواد رضائی

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همایش ملی فلسفه اخلاق "نکوداشت مقام علمی و اخلاقی آیت الله العظمی مجتبی تهرانی (ره)" به همت گروه اخلاق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مشارکت برخی از دستگاه های علمی کشور، با سخنرانی حضرات آیات رمضانی و یزدان پناه و ارائه مقالات برتر، عصر پنجشنبه 8 بهمن ماه جاری در تالار اندیشه پژوهشگاه در شهر مقدس قم، برگزار شد.

در ابتدای این همایش علمی ، حجت الاسلام و المسلمین دکتر امیر غنوی دبیر علمی همایش به ایراد سخنرانی پرداخت و ضمن اشاره به اینکه رونق چنین جلساتی نشان از تشنگی جامعه و اهمیت موضوع دارد گفت: حضرت آیت الله جوادی آملی علی رغم ضعف مزاج، از این حرکت استقبال ویژه ای فرمودند و  زمان قابل توجهی را برای این همایش اختصاص دادند. وی همچنین از انجام بیش از 13 نشست علمی در خصوص فلسفه­ی اخلاق و بزرگداشت نقش مرحوم مجتبی تهرانی در مدارس علمیه ی تهران خبر داد و گفت: بیش از110 عنوان مقاله و 3000 صفحه محتوا در حوزه های مرتبط با فلسفه اخلاق، برای این همایش تولید شده است.  دبیر علمی همایش ملی فلسفه اخلاق در پایان،  ضمن تقدیر از همکاری انجمن اخلاق حوزه علمیه و دانشگاه معارف و به طور ویژه مدیریت مدارس حوزه علمیه تهران اظهار داشت: این همایش بهانه ای برای همکاری های بیشتر و پرش های بلندتر است. به امید این که نه فقط به فلسفه و تفکر عقلانی، بلکه به تفقه در اخلاق و توجه ویژه به آموزه های اخلاقی ائمه برای نفوسی که سخت تشنه اند پرداخته شود.  

در ادامه، پیام تصویری آیت الله جوادی آملی پخش شد. این مرجع تقلید و مفسر قرآن به این موضوع پرداخت که مسئله اخلاق 2 سبقه فقهی و فلسفی دارد . فقها به احکام اخلاقی پرداخته اند و مشخص کرده اند که کدام فعل اخلاقی حلال یا حرام است، اما تحلیل معاصی صغیره و کبیره کار فقها نیست. این که عدل چیست، چه گونه انسان عادل یا ظالم می شود و مباحثی از این قرار، از سنخ حکمت است.

پیام تصویری آیت الله جوادی آملی برای همایش ملی فلسفه اخلاق

دومین سخنران این همایش آیت الله حسن رمضانی رئیس انجمن علمی اخلاق حوزه علمیه قم بود  که پس از پخش پیام تصویری آیت الله جوادی آملی به سخنرانی پرداخت و گفت: در عظمت اخلاق همین بس که پیامبر اعظم، فلسفه ی بعثت خود را این گونه عنوان می کند : "من فقط و فقط برای این مبعوث شدم که مکارم اخلاق را تمام کنم."برای این که انسان علی رغم همه ی پیش رفت های فنی ، تا اخلاق در او نباشد، آنی که باید باشد نیست و نخواهد بود. وی ادامه داد: اگر چه می گوییم الانسان حیوان ناطق، اما با توجه به متون اسلامی، باید گفت : اخلاق، فصل اخیر انسان است. وزان اخلاق وزان عدد صحیح است و وزان سایر مسائل وزان صفر. 

آیت الله یزدان پناه، سخنران پایانی این همایش بود که به مبحث تبارشناسی گزاره های اخلاقی در سنت معقول اسلامی پرداخت. وی همچنین گفت: ابن سینا در کتاب اشارات، بعد از بیان مباحث مشهور اخلاقی، جمله ای دارد که بعدا مرحوم کمپانی و شیخ مظفر بدان پرداخته اند و موجب یک بدفهمی شده. ابن سینا، می گوید این که بگوییم عدل، زیبا و ظلم قبیح است، بحث برهانی نیست، بلکه بحث جدلی است. گویا مرحوم کمپانی از این جمله چنین برداشت کرده که ما وزان معیارهای اخلاقی را باید با شهرتشان بسنجیم و عقل برهانی راهی به سمت گزاره های اخلاقی ندارد. این استاد اخلاق حوزه های علمیه با غلط دانستن این برداشت از کلام ابن سینا بیان کرد: دیدگاه دیگر این است که سنخ گزاره های اخلاقی، سنخ گزاره های برهانی است. از جمله فارابی معتقد است که در فلسفه ی اخلاق هم ما ضروریات داریم.

وی سخنان خود را چنین جمع بندی نمود که: آن چه فیلسوفان ما می گویند، عقل حصولی فلسفی است، آن چه عرفا گفته اند، میل وجودی فطری است و آن چه قرآن می گوید: فهم فطری است.  آن چه در اندیشه ی ما به اسم فطرت هست را می شود در این 3 ساحت توضیح داد.

در ادامه ، حجت الاسلام میثم قاسمی، حائز رتبه ی اول و آقای محمد جواد رضایی حائز رتبه ی دوم، به ارائه ی مقاله ی خود پرداختند.

لازم به ذکر است طی برگزاری چهار کمیسیون تخصصی در نوبت صبح همایش، بیش از 30 مقاله تخصصی رسیده به دبیرخانه همایش با حضور ارائه دهندگان مقالات مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

گفتنی است همایش ملی فلسفه اخلاق "نکوداشت مقام علمی و اخلاقی آیت الله العظمی مجتبی تهرانی"روز پنجشنبه مورخ 8 بهمن ماه سال جاری با حضور فضلا و طلاب اخلاق حوزه های علمیه و اساتید دانشگاه و دانش پژوهان اخلاق اسلامی، در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی واقع در شهر مقدس قم ، برگزار شد.

منبع: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

پیام آبت الله جوادی آملی ویژه همایش (منبع: شفقنا)

همایش ملی فلسفه اخلاق

فایل حاوی اسلایدهای ارائه در همایش

متن مقاله ارائه شده در همایش

خلاصه مقاله

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۱۶
محمدجواد رضائی

هنگامی که در پی جستجوی منابع برای مشخص شدن موضوع تحقیقم بودم، به موضوعات و حوزه های مختلفی سرک کشیدم. یکی از این موضوعات، نظریه بازی‏ های تطوری/تکاملی بود و یکی از مقالات مورد توجه، مقاله ای با مشخصات زیر بود.

Friedman, D. (1998). Evolutionary economics goes mainstream: a review of the theory of learning in gamesJournal of Evolutionary Economics8(4), 423-432.

جالب‏ ترین بخش مقاله برایم عبارت زیر [در صفحۀ 429] بود:

In the last decade or so, mainstream theorists have begun to study the equilibrium properties of institutions, but (as Fudenberg and Levine's book shows) they have not yet thought seriously about how institutions affect learning processes. There may be general principles underlying all human learning processes, but it seems apparent that empirical learning models must be institution-specific. The evolution of the institutions themselves is an equally important area, so far equally neglected by mainstream theorists.

از این رو راجع به مدل‏ ها یا مطالعات صورت گرفته حول "institution-specific Learning" از نویسندۀ آن طلب راهنمایی کردم. راهنمایی مفید وی و نیز خوشحال شدنش از این که مقالۀ نه چندان جدیدش توسط فردی خوانده شده برایم جالب بود. نکته مهم تر آن که برای راهنمایی، حتی یکی از توصیه نامه هایی که یکی از اساتیدِ دانشگاهی دیگر برای دانشجویی نوشته بود را برایم ارسال کرد. آن توصیه نامه، حاوی جزئیات پروژه تحقیقاتی آن دانشجو بود و چون به موضوع مورد نظر مربوط بود، عیناً برایم فرستاد.[البته خدای نکرده، اساتید محترم وطنی چنین مساعدت هایی را یاد نگیرند!]

در کلیپ زیر توضیحاتی راجع به وی که گویا در تجلیل از وی تدوین شده را مشاهده می‏‏ کنید.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۸
محمدجواد رضائی

تصویر توصیه نامه جان نش برای دانشگاه پرینستون در سال 1948

توصیه نامه جان نش

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۱۲
محمدجواد رضائی

نطق نوبل ژان تیرول (Jean Tirole) که در دسامبر سال 2014 ایراد شده بود، با بازنگری‏ هایی در مجله American Economic Review منتشر شد. با کلیک بر عنوان آن می‏ توانید متن کاملش را بارگیری نمائید.

ژان تیرول

مجموعه کارهای وی بیشتر در حوزۀ سازماندهی صنعتی (Industrial Organization) قابل تعقیب است. نوآوری‏ های وی که منجر به اعطای جایزه یادبود نوبل شد به درک شکست بازار و ارائه راه‏ حل‏ هایی برای مواجهه با آن برمی‏ گردد؛ از این رو موضوعاتی چون مقررات گذاری (Regulation) و طراحی سازوکار (Mechanism Design) از مهمترین موضوعات پژوهشی وی به شمار می‏ آیند.

Tirole, Jean. 2015. "Market Failures and Public Policy." American Economic Review, 105(6): 1665-82.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۹
محمدجواد رضائی

پیرو مباحث پیشین راجع به به هم رسانی (Matching) و طراحی بازار (Market Design) ، همچون «مطالبی راجع به نظریه به هم رسانی»، «باز هم راث و طراحی بازار» و «طراحی سامانه جایابی پزشکی» و مقالۀ مربوطه، مشاهدۀ نماهنگ زیر که مصاحبه ای با الوین راث (Alvin E. Roth) است، پیشنهاد می شود. در این کلیپ نیز به طور خلاصه وار لزوم درک عملکرد بازار و امکان اصلاح یا ایجاد به هم رسانی ها مورد اشاره وی قرار می گیرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۷
محمدجواد رضائی

درباره گستره بهره گیری از رویکرد طراحی بازار و به هم رسانی در افزایش کیفیت اشتغال در حوزه پزشکی، در بخشی از یکی از مقالات مربوطه که با همکاری استاد و دوستانم تهیه کرده ایم و البته هنوز موفق به انتشار آن نشده ایم، به این موضوع اشاره شده است. در ادامه به بخشی از موضوع اشاره کرده و  در نهایت جدیدترین یادداشت راث در این زمینه تقدیم می شود. به امید کاربردی شدن این مطالعات در مسائل اقتصاد ایران.

حدود  1900 تا 1945 میلادی، بازار به هم رسانی کارورزان و بیمارستان‏ها در ایالات متحده به شکل غیرمتمرکز بود. سازوکار به هم رسانی متمرکز NIMP[1] که امروزه NRMP[2] نامیده می‏شود، در سال 1952 تاسیس شد. دانشجویان فهرست ترتیبی ترجیحات خود راجع به بیمارستان‏ها و نیز بیمارستان‏ها فهرست ترتیبی ترجیحات خود نسبت به دانشجویان را اعلام می‏کنند.NRMP از این فهرست‏ها به منظور به هم رسانی مناسب استفاده می‏کند.

نخستین تلاش قابل توجه در به هم رسانی و طراحی بازار به مقاله معروف گیل و شپلی در 1962 برمی‏گردد. اما این مقاله تقریباً تا سال 1984مورد توجه واقع نشد. در این سال بود که راث به بررسی تحولات بازار کاروزی و دستیاری پزشکی در ایالات متحده و برخی از مشکلات موجود در آن پرداخت. وی سپس دریافت که مرکز تصفیه متمرکزی که در این بازار مورد استفاده قرار می‏گیرد (مبتنی بر NRMP)، معادل یکی از سازوکارهای ارائه شده توسط گیل و شپلی به منظور دستیابی به تخصیص پایدار است؛ سازوکار پذیرش معوق با فرض پیشنهاد از جانب کارفرما (HP-DA)[3]. این مقالۀ راث نشان داد که چگونه مفهوم پایداری به عنوان یک اصل سازمان‏دهنده در بازارها، موفقیت‏ها و شکست برخی بازارها را تبیین می‏کند.

گرچه به نظر می‏رسد طراحی الگوریتم‏ های پایدار در بازارِ کار پزشکان مقصد موجهی برای این مسأله باشد اما همچنان درگیر شدن با مشکلات و پدیده‏های جزئی‏تر، بخشی از فعالیت طراحان بازار است؛ یکی از مشکلات مورد توجه جدید در بازار کار پزشکان، تقاضای ایشان برای پذیرش به صورت جفتی است. بسیاری از پزشکان که همسرشان نیز پزشک است، تمایل دارند که در یک بیمارستان مشغول به کار شوند. از همین‏رو در دهه 1970 نرخ مشارکت طرفین بازار در NRMP کاهش یافت. الگوریتم DA در مواجهه با مسأله همسران پزشک با شکست مواجه شده بود. در دهه 1960 تعداد قابل توجهی از زوج‏های پزشکان همسر که از مراکز آموزش پزشکی فارغ‏التحصیل شده بودند، با برقراری ارتباطات مستقیم با بیمارستان‏ها سعی در یافتن چاره‏ای به منظور بهبود شرایط برای خود بودند. البته هم اکنون نیز چنین پدیده‏ای قابل مشاهده است. در به هم رسانی‏های بازار پزشکان در دهه 1990، 1.000 مورد از 20.000 تقاضای بررسی شده در NRMP زوج‏های پزشکان همسر بوده‏اند. البته وجود نارضایتی در پزشکان نیز امری فرضی نبوده و به عنوان بازخوردی از الگوریتم‏های حاکم، قابل تحلیل بود. یکی از مشکلاتی که اجراکنندگان NRMP با آن مواجه شدند، نارضایتی دانشجویان از چنین سازوکاری بود. برخی از گزارش‏ها از کارمندان بیمارستان که مورد مشورت دانشجویان در انتخاب فهرست ترتیبی قرار می‏گرفتند، حاکی از آن بود که دانشجویان افزون بر نارضایتی از چنین سازوکاری، در پی کشف رفتارهای استراتژیک در مواجهه با چنین سازوکاری بوده‏ اند.

خلاصه آنکه در مواجهه با مشکلات واقعی همچون به هم رسانی با توجه به زوج پزشکان همسر و یا آسانتر نمودن سازوکار، تغییراتی در جزئیات سازوکار - به ویژه توسط راث و پرنسون در انتهای دهه 1990- پدیدار شد. در نهایت الگوریتم اولیه NRMP به الگوریتم پذیرش معوق با فرض پیشهاد از جانب متقاضیان (پزشکان، دانشجویان)تغییر یافت. این الگوریتم جدید با هدف پایداری و پذیرش عایدی‏ها از منظر متقاضیان طراحی گردید. البته این الگوریتم جدید مشکل زوج پزشکان همسر را نیز با استفاده از الگوریتم مطرح شده توسط راث و وِیت مدنظر قرار داده بود. شبیه‏سازی‏های رایانه‏ای نیز نشان می‏دهد که الگوریتم راث-پرنسون برای متقاضیان از وضعیت مناسب‏تری در مقایسه با الگوریتم پیشین NRMP که با فرض پیشنهاددهندگی از جانب بیمارستان‏ها بود، برخوردار است.

به عنوان مطالعه ای موردی و جدید از کاربردهای قابل تصور در عرصه افزایش کیفیت اشتغال پزشکان، مقالات زیر به ترتیب درباره به هم رسانی کارورزان پزشکی (انترن) به جایگاه های مورد تقاضا در مراکز آموزشی رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل) و یادداشت راث و همکارش راجع به بازطراحی سامانه به هم رسانی فوق است.


[1] National Intern Matching Program

[2] National Resident Matching Program

[3] Hospital Proposing Deferred Acceptance

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۱۲
محمدجواد رضائی

بالاخره در اکتبر 2014، اقتصاددانی که موفق به کسب جایزه یادبود نوبل در علم اقتصاد در این سال شد، مشخص گردید؛ژان تیرول

ژان تیرول (Jean Tirole)، اقتصاددان فرانسوی، که شاید بیش از همه چیز همکاری های وی با ژان ژاک لافونت (Jean-Jacques Laffont) یادآور وی بود، به خاطر پژوهش‏ هایش در حوزه قدرت بازاری/بازار و مسائل مربوط به انحصار و مقررات گذاری موفق به دریافت این جایزه شد.

از اینجا می‏ توانید یکی از کتاب‏ های مشترک وی در حوزه مقررات گذاری در بانکداری را دریافت دارید. عنوان این کتاب Balancing the Banks: Global Lessons from the Financial Crisis است. از اینجا نیز می‏توانید مقاله ای مفید و جامع از مجموعه مطالعات تیرول که توسط فودنبرگ تدین شده، دریافت کنید.

در ادامه نیز سه مقاله از تیرول معرفی شده که قابل دریافت است؛ البته این مقالات نیز همچون سایر مقالات وی، سعی بر بهره‏ گیری از زبانی فنی دارد؛

1. Tirole, J. (2012). Overcoming adverse selection: How public intervention can restore market functioningThe American Economic Review102(1), 29-59.

2. Bénabou, R., & Tirole, J. (2011). Identity, morals, and taboos: Beliefs as assets.The Quarterly Journal of Economics126(2), 805-855.

3. Tirole, J. (2002). Rational irrationality: Some economics of self-management.European Economic Review46(4), 633-655. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۳ ، ۰۰:۲۱
محمدجواد رضائی

 

1. صفحه نظریه بازی‌ها، اقتصاد تجربی و طراحی بازار الوین راث در هاروارد (انتقال)

2. متن مقاله ای مناسب و خلاصه با عنوان «Stable matching: Theory, evidence, and practical design»  از سایت نوبل (دریافت)

3. لوید شپلی و نظریه به هم رسانی (Matching Theory) (انتقال)

4. فایل ارائه سونمز با عنوان «How Does Matching Theory Improve Our Lives?»، که به نظر کامل‌ترین خلاصه در باب مبادله کلیه است. حداقل من در تدوین یک مقاله از آن بسیار استفاده کردم. (دریافت)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۰۲
محمدجواد رضائی

مقاله‌ای با عنوان «بررسی رفتار اوپک در قالب یک بازی همکارانه» در شماره 7 مجله تحقیقات مدلسازی اقتصادی انتشار یافته که چکیده و لینک بارگذاری آن تقدیم می‌شود.

 

چکیده: در دهه های گذشته، طیفی از مباحث در اقتصاد و روابط بین الملل درباره مبحث نظریه همکاری، در چارچوب نظریه بازی ها شکل گرفته است. تمرکز این مباحث بر این است که در غیاب قدرت مافوق و در حالی که برخی بازیکنان برآن اند که دیگران را تابع خود سازند، آیا همکاری امکان پذیر است یا خیر. این تئوری ها درباره این قاعده اتفاق نظر دارند که اگر یک بازی متوالی، شکل معمای زندانی به خود گرفته باشد، همکاری فقط زمانی پایدار و همیشگی خواهد بود که بازیکنان به اندازه کافی صبور باشند. در دنیای واقعی، همکاری ها و ائتلاف های بسیاری وجود دارند که در آن ها، بازیکنانی که عضو ائتلاف اند، بردباری یا صبوری یکسانی ندارند؛ یعنی عامل تنزیل همه بازیکنان به یک اندازه نبوده و دامنه مشترک این عامل هم به اندازه کافی به یک نزدیک نیست. اوپک یکی از ائتلاف های مهم در بازار جهانی نفت است. این سازمان از اعضایی با بردباری متفاوت تشکیل شده است و تا به امروز تداوم دارد. در این مقاله، با توجه به وضعیت حاکم بین اعضای اوپک، از نظریه همکاری برای تحلیل رفتار این اعضا استفاده شده است. با استفاده از تکنیک داده های تابلویی که برای برآورد الگوی تحقیق استفاده شده، نتایج زیر به دست آمده است: مدل با آثار ثابت برای توضیح الگوی رفتاری کشورهای اوپک مناسب است. طبق این مدل، مقدار فروش نفت خام توسط کشورهای عضو اوپک رابطه مثبتی با ذخایر اثبات شده و فروش دوره قبل دارد. همچنین بین مقدار فروش نفت و مجذور ذخیره سرانه اثبات شده در کشورهای عضو، رابطه معنی دار منفی وجود دارد. نتایج حاکی از این است که در چانه زنی ها و مذاکره ها، برخی اعضا برای به سرعت به توافق رسیدن و در نهایت، کوتاه آمدن و باج دادن و پذیرش این موضوع توسط اعضای دیگر، موجب تداوم عمر سازمان کشورهای صادرکننده نفت می شوند.

بارگیری متن کامل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۰
محمدجواد رضائی