تطور برنامه پژوهشی یک اقتصاددان نهادگرا
مقاله «تطور برنامۀ پژوهشی یک اقتصاددان نهادگرا: داگلاس سیسیل نورث»،تألیف دکتر مهدوی و دکتر نصیری اقدم، به دنبال ارائه نقاط عطف و مسیر تحقیقاتی داگلاس نورث است. این مقاله با ارائه سوالات اصلی نورث در حیات علمیاش، به عنوان مدخلی برای آشنایی با ماهیت نهادگرایی جدید نیز تلقی میشود. در مقاله، وجه مشترک همۀ کارهای نورث، مسئله تغییر عنوان شده است؛ فهم دلایل موفقیت، عدم موفقیت و تغییر نظامهای اقتصادی کلان مسئلۀ نورث بوده است. براساس تقسیمبندی ارائه شده توسط مؤلفان، تلاش نخست نورث برای درک دلایل رشد اقتصادی، مبتنی بر مدلهای متعارف اقتصادی بوده است اما «از نظر نورث نظریه اقتصاد نئوکلاسیک برای مطالعه تاریخ اقتصادی در نقص مهم دارد: اول اینکه برای تبیین تغییر اقتصادی بلندمدت طراحی نشده است و دوم اینکه ... پاسخهای کاملاً محدودی ارائه میکند؛ زیرا متناسب با دنیای بازارهای کامل است؛ یعنی دنیایی که در آن هزینههای مبادلاتی صفر است و تعریف و تضمین حقوق مالکیت هزینهای ندارد (ص. 154-153).»
نورث در مراحل بعدی، ضمن تأکید بر ارجمندی تحلیلهای اقتصادی متعارف و تأکید بر اهمیت انتخابهای فردی، در پی گسترش دادن دامنۀ تحلیلی خویش میرود. محدودیت نظریه متعارف اقتصادی، «مفروض گرفتن فرصتهای انتخاب و سلیقههای یا ترجیحهای افراد انتخابکننده است. (ص. 155)». برای مواجهه با این دشواری، نورث موضوع خویش را تطور قیود لحاظ شده در تحلیلهای متعارف قرار میدهد. در مرحله دوم از برنامۀ پژوهشی نورث که توسط نویسندگان مقاله، «از نئوکلاسیک تانهادگرایی» نامگذاری شده است، نورث به همراه همکارش توضیح میدهند که تحصیل منافع مبادله در گروی تغییرات حقوق مالکیت، ابداع ترکیبات نهادی جدید و شکلهای سازمانی جدید اقتصادی است. براین اساس، تبیین نورث ار رشد اقتصادی امریکا، معلولو ترتیبات نهادی بوده و حتی پدیدههایی چون انباشت سرمایه نیزمعلول این ترتیبات است. نتیجه آنکه علت رشد از نظر نورث، «توانایی جامعه برای به کار بستن ترتیبات نهادی ای است که بازدهی فرد را برابر بازدهی جامعه کند(ص. 157)»
نورث با وارد کردن دولت به تحلیلهای خویش، و البته متأثر از نظریه انتخاب عمومی، توانست تا حدی نقص کارهای پیشین خود را برطرف کرده و وجود تعارض میان مقررات دولتی و قواعد بهینهکننده اجتماعی را وارد تحلیل خویش کند.
نورث برخلاف تحلیلهای متعارف، همچون ایده رقابت از منظر اقتصاددانی چون فریدمن، و حتی برخی تحلیلهای تطوری از فراز و فرودها در عملکرد اقتصادی، همچون ایده تطوری آلچیان، در پی تبیین واگرایی در عملکردهای اقتصادی است. از منظر فریدمن و آلچیان، در نهایت باید شاهد پایداری نهادهای کارا و از بین رفتن نهادهای ناکارا باشیم اما به بیان نورث، «معمای اصلی تاریخ بشری تبیین واگرایی و چندگانگی عمیق مسیرهای دگرگونی تاریخی است (ص. 160).» چارچوب پیشنهادی نورث برای تحلیل و نیز تفاوتی که وی میان نهاد و سازمان قائل است، مطالبی است که با مراجعه به اصل مقاله قابل تعقیب است. علاقمندان برای دریافت و مشاهده مقاله میتوانند به اینجا مراجعه نمایند.