آشکار کردن یا پنهان کردن عقاید اخلاقی؟
«تمایلی وجود دارد که [اینگونه] فکر میکند اگر به طور مستقیم درگیر پرسشهای اخلاقی ... شویم، [آنگاه چنین مواجه های] درآمدی برای [بروز] عدم توافق است؛ ... بنابراین بهتر است از اعتقادات اخلاقی و مذهبی مردم ... [در مباحث] چشمپوشی کنیم. ... [اما به نظر می رسد] تعامل مستقیم با اعتقادات راسخ اخلاقی شیوه بهتری برای حفظ احترام متقابل است تا آنکه مردم ملزم باشند عمیقترین اعتقادات اخلاقیشان را قبل از ورود به سیاست [و انتخاب] ترک کنند (دقیقه 16:27 تا 17:13 Sandel 2010).»
به نظر می رسد تصریح این پیش فرض ها و عدم تمسک به مفاهیم کلانی که معنای مشخصی ندارد، رویکرد مهمی است که متأسفانه روز به روز مورد بی مهری قرار گرفته و در پس هیاهوها و مشهورات زمانه فراموش می شود. به نظر می رسد در بسیاری موارد مشکلات از همین عدم تصریح ها در فضای گفتمان عمومی جامعه برمی خیزد؛ جوها یا فضاهایی که تا حدی مطبوعات و رسانه ها نقش اصلی را در جاری ساختن آن دارند و مردم نیز با تأکید و بازگفت آن موجب تشدید آن می شوند. راهکار خروج از این فضای غبارآلود هم عمل برخلاف این تمایل روی داده است: تلاش برای شفاف کردن حلقه انتهایی استدلال های اخلاقی و قضاوت های ارزشی خویش در مراودات روزمره، تلاش های علمی و هرگونه تعاملی که با دیگران داریم.