برگی از تاریخ اقتصادی ایران
کتاب یا مقاله «مقیم و مسافر» نوشتهای از حاج آقا نورالله اصفهانی است که قصدش تبیین مشروطه از منظر علمای موافق آن بوده است. این مقاله در کتاب «اندیشة سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی» نوشتة موسی نجفی منتشره در 1378 توسط مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، به طور کامل آمده است. قالب این نوشته نیز به شکل گفتگو میان افرادی چون «مقیم»، «مسافر» و «مستبد» و ... است. این مقاله از دو جهت برایم جالب بود، اول آنکه به نظر میرسد این نوشته به خوبی بیانگر ادلة برخی علما در موافقت با مشروطه بوده؛ موافقتی که براساس آن حکم زیر از برخی علما صادر شد:
«به عموم ملت ایران، حکم خدا را اعلام میداریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنافداه و سرمویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت-صلوات الله و سلام علیه- است. اعاذ الله المسلمین من ذلک انشاالله تعالی. الاحقر عبدالله المازندرانی-الاحقر محمد کاظم الخراسانی-الاحقر نجل المرحوم الحاج میرزاخلیل رحمه الله»
دلائل ارائه شده در موافقت با مشروطه مواردی چون «توجه به احکام ثابت شریعت»، «اهتمام اسلام به مشورت» و «متکی بودن مصوبات مجلس به تأیید علما»، «اهمیت آزادگی» و «نفی بندگی سلاطین ظالم» عنوان شده.
دوم آنکه در طی گفتگوهای ارائه شده در این مقاله، بخشی از مصائب موجود در ایرانِ آن زمان مورد اشاره قرار میگیرد. پدیدههایی که در زمان قحطی معروف و به واسطه تحت فشار بودن مردم از جانب مالیات بگیران و نیز حکّامِ محلی رخ داده است. در یکی از این وقایع، فردی برای سر زدن به مزارع خود وارد روستایی شد و روایت خود را از مشاهدات بیان کرده. به بیان وی انقلابی در اهالی دید، «بعضی از هر طرف فرار و بعضی مثل جوجه می لرزیدند. زنان و دختران آن قریه صدا به گریه و نوحه بلند کرده بودند. گفتم شاید از آنها عزیزی مرده باشد.» بالاخره یکی گفت «مگر نشنیده ای که اردوی ایالت جلیله که به شکار میرود، امشب به این قریه وارد می شود و ماها که به نان ذرت و هیزم کشی معیشت می نماییم آیا بر ما چه خواهد گذشت.» خلاصه آنکه به همین بهانه همه اموال مردم را از آن خود کردند و البته به همین هم بسنده نکردند و فجایعی دیگر هم ایجاد کردند. بالاخره «صبح هم حضرت ایالت بحمدالله به سلامتی به شکار تشریف بردند.» موردی دیگر نیز راجع به فروش دختر برای فشار مأمورهای جمع آوری مالیات بود. همچنین فروش زن و فرزند برخی اهالی فقیر قوچان به ترکمانها به همین منظور از موارد مورد اشاره در این محاورات بود.
عدم توجه به چنین مواردِ تاریخی در برنامه آموزشی و پژوهشی اقتصادی کشور، هشداری است برای اهتمام به تاریخ نگاری تاریخ اقتصادی ایران، توجه به تعامل نظام سیاسی با نظام اقتصادی و پژوهش در حوزه اقتصاد سیاسی ایران.